۱۳۸۶ خرداد ۹, چهارشنبه

کارکنان همشهری، همش هری
يك اتقاق نادر در نهادهاي مطبوعاتي در حال وقوع است .اتفاقي كه دودمان همكاران همشهري را به باد مي دهد و دماغ مديران چاق و چله همشهري را چاق تر مي كند .بدين ترتيب مرتضي عسگري ،كارمند بازنشسته آموزش و پرورش مي تواند در غياب كاركنان دائمي و رسمي همشهري نفس تازه اي چاق كند
بولتن وابسته به حسين انتظامي طرح پنهاني اخراج همه همكاران پر سابقه همشهري با افشا كرده است .بنا به اعلام مرتضي عسگري معاون مالي اداري همشهري كه هنوز استخدام پر حاشيه او و 7 نفر از همكاران بازنشسته با قوانين شهرداري و كشوري منافات دارد در يك اقدام عجولانه اعلام كرده است كه موسسه همهشري در صدد است كه به خدمت تمامي كاركنان همشهري با بازخريد كردن آنها خاتمه دهد
در اين طرح ظالمانه قرار شده به هر شكل ممكن به خدمت همكاران دائمي خاتمه داده شود
ابتدا قرار است براي هر يك از افراد با گروههاي شغلي مختلف 5 ماه . 4 ماه ، 3 ماه ، حق سنوات بدهند . همكاران بايد هوشيار باشند كه به اين طرح هاي ننگين تن ندهند .راستي آقاي قاليباف چه زماني به تخلفات حسين انتظامي و شركا خاتمه ميدهيد؟

۱۳۸۶ خرداد ۷, دوشنبه


در بارگاه مدير مالي اداري همشهري
يكي از قسمت هايي كه آقاي حسين انتظامي در دوره جديد راه انداخته و توجه ويژه اي به آن دارد امور مالي اداري است كه به مديريت مرتضي عسگري اداره مي شود
آقاي عسگري در 2 سالي كه از آموزش و پرورش به همشهري آمده است با جناب انتظامي هماهنگ هماهنگ است و تحقيقا زير همه قراردادها و برگه هاي ارسالي و سفارشي اقاي انتظامي را امضا كرده است
امضاهايي كه به زودي گريبان هم او و هم انتظامي و رضا مقدس را خواهد گرفت
عسگري در اين سال ها براي خود يك دربار تمام و كمال فراهم كرده است و پاي همه بازنشسته ها و از كار افتاده ها و نان به نرخ روزها را به همشهري باز كرده است
بخش اداري و مالي كه پيش از اين توسط مدير مربوطه و چند كارشناس بخش اداره ميشد الان داراي انواع مشاوران و مديران مختلف است
به عنوان نمونه محمد رضا احمدي مدير كل اسبق روابط عمومي وزارت كار كه در برخورد با كاركنان همشهري كاسه داغ تر از آش مي شود الان مشاور امور كار بخش اداري مالي همشهري شده است
.اقاي اوسطي به عنوان مشاور امور اداري و ساختاري جذب همشهري شده است
.نجم آبادي به عنوان مشاور در اموربرنامه و بودجه فعاليت خودش در همشهري را آغاز كرده است
.خانزا به عنوان مشاور در امور بانكي كار مي كند
.كنش لو به عنوان مسئول اطلاعات مديريت دفتر معاونت مالي و اداري همشهري جذب شده است
.پيله ور به عنوان مسئول پيگيري امور دفتر معاونت اداري و مالي به همشهري آمده است
.قمصري به مشاور در امور قراردادها شده است
.خليلي مشاور در امو كار معاونت مالي اداري همشهري شده است
.خانم شيخ زاده به عنوان منشي دفتر معاونت مالي اداري منصوب شره است
.اقاي فعال به عنوان رئيس دفتر آقاي عسگري كار مي كند
جالب اين كه آقاي زرين به عنوان آبدارچي مخصوص معاون مالي اداري جذب شده است و قدرتي دارد و برخلاف ساير آبدارچي ها روپوش هم به تن نمي كن
و خانم علوي كه خواهر زاده آقاي عسگري است به عنوان كارمند پيگيري هاي ويژه دفترمعاونت مالي اداري كار مي كند.اين خانم قبلا در كارگزيني همشهري به واسطه دايي خود مشغول شده بود.عسگري خواهر زاده خودش و 2 نفر ديگر را اخراج مي كند .ولي زورش به خواهرش نمي رسد به همين خاط هر سه نفر را برمي گرداند .ولي خانم علوي را نزد خودش مي برد تا در فرصت مناسب بتواند تعدادي از نيروهاي كارگزيني را اخراج كند. اين بار خواهرزاده اي هم در كارگزيني ندارد تا اگر اخراجي هم انجام شد دوباره مجبور به بازگرداندن آنها باشد
او در شرايطي شرايط كاري را بر كاركنان ههشهري تنگ كرده است كه پاي دوستان بازنشسته و فاميل هاي خودش را به همشهري باز كرده است . چوب ندانم كاري هاي اقاي عسگري را ساير كاركنان قديمي و با سابقه همشهري مي خورند كه توانايي بيشتري از همه اين مشاوران و مديران جديد همشهري دارند
جناب آقاي عسگري نه تنها در همشهري به عنوان معاون مالي اداري حقوق كلاني مي گيرد بلكه در اين مدت توسط آقاي انتظامي به عنوان عضو هيات مديره شركت توسعه رسانه ، عضو هيات مديره شركت توسعه چاپ همشهري و عضو هيان مديره شركت كارا پيام منصوب شده است و از هر كدام از اين بخش ها هم حقوق ماهانه كلان مي گيرد و هم پاداش سالانه و سود سالانه و انواع تسهيلات ديگر دريافت مي كند . در باره آقاي عسگري باز هم مي گوييم
.آقاي عسگري باش تا صبح دولتت بدمد

۱۳۸۶ خرداد ۴, جمعه

همشهري در محاصره شركت هاي خلق الساعه دوستان و آشنايان

در باره مسائل روزنامه همشهري چند سوال مهم ديگر مطرح است .البته اطلاعاتي به دست آورده ايم . اما اگر دوستان و همكاران محترم نكاتي بيشترمي دانند از طريق آدرس roznameh_hamshahi@yahoo.com براي ما بفرستند .

يكي اين كه شركت جلف مديا –پيمان كار توزيع و جلب آگهي متعلق به كيست؟

همشهري كويت متعلق به چه كسي است و نقش معزي و مقدسي در اين رابطه چيست ؟

شركت كار گستران ميثم يكي از پيمان كاران شهرداري و از دوستان مرتضي عسگري (بازنشسته آموزش و پرورش ) و مدير مالي و اداري همشهري چه وظايفي به عهده دارد ؟

شركت توسعه رسانه همشهري سهامي خاص

در عين حال مي دانستيد كه شركت توسعه رسانه همشهري سهامي خاص (شماره28890/ث32/85 )

در تاريخ 1/9/1385 تحت شماره 285133 در اين اداره به ثبت رسيده و در تاريخ 1/9/1385 از لحاظ امضاء ذيل دفاتر تكميل شده و خلاصه اظهارنامه آن به شرح زير جهت اطلاع عموم در روزنامه‌هاي رسمي و كثيرالانتشار همشهري آگهي مي‌شود.1ـ موضوع شركت: توزيع جرايد و محصولات فرهنگي در سطح داخل و خارج از كشور اخذ نمايندگي توزيع جرايد و محصولات فرهنگي داخلي و خارجي انجام امور بازرگاني در داخل و خارج از كشور در زمينه‌هاي مختلف ـ انتشار و توليد نشريه و كتاب و ساير محصولات فرهنگي در موضوعهاي مختلف با اخذ مجوزهاي لازم ـ تاسيس چاپخانه و ارائه خدمات چاپ ايجاد نمايندگي و شعبه در شهرهاي كشور و خارج از كشور ارائه خدمات مشاوره به صاحبان حرف و مشاغل سرمايه‌گذاري و مشاركت با اشخاص حقيقي و حقوقي همكاري فني و انتشاراتي و مبادلات فرهنگي با اشخاص حقيقي يا حقوقي اعم از دولتي و خصوصي تاسيس و راه‌اندازي واحدهاي حمل و نقل مرتبط با فعاليتهاي شركت.2ـ مدت شركت: ازتاريخ ثبت به مدت نامحدود.3ـ مركز اصلي شركت:1ـ3ـ استان تهران شهرستان تهران خ 12 فروردين كوي دانش پ 6.4ـ سرمايه شركت: مبلغ 000/000/000/1 ريال منقسم به 100 سهم 000/000/10 ريالي كه تعداد 100 سهم بانام مي‌باشد، كه مبلغ 000/000/350 ريال توسط موسسين طي گواهي بانكي شماره 2315ـ 65144 مورخ 23/8/85 نزد بانك ملت شعبه گلفام آفريقا پرداخت گرديده است و الباقي مبلغ سهام در تعهد سهامداران مي‌باشد.5 ـ اولين مديران شركت:1ـ5 ـ مرتضي عسگري به سمت رئيس هيئت‌مديره.2ـ5 ـ شركت همشهري سهامي‌خاص به نمايندگي علي بشر دانش به سمت نائب رئيس هيئت‌مديره.3ـ5 ـ ميثم خدادادبيگي به سمت عضو هيئت‌مديره.4ـ5 ـ سيدناصر موسوي جزايري به سمت عضو هيئت‌مديره5 ـ 5 ـ پيام همشهري به نمايندگي علي زارع‌زاده به سمت عضو هيئت‌مديره6 ـ 5 ـ سيدناصر موسوي جزايري به سمت مديرعامل براي مدت 2 سال انتخاب گرديدند.6 ـ دارندگان حق امضاء: كليه اوراق و اسناد بهادار و تعهدآور شركت از قبيل چك ـ سفته ـ بروات ـ قراردادها و عقود اسلامي با امضاء مديرعامل به اتفاق يكي از اعضاي هيئت‌مديره همراه با مهر شركت و ساير نامه‌هاي اداري با امضاء مديرعامل همراه ب مهر شركت معتبر مي‌باشد.7ـ اختيارات مديرعامل: طبق اساسنامه.8 ـ بازرس اصلي وعليالبدل:1ـ8 ـ اصغر هشي به عنوان بازرس علي‌البدل2ـ8 ـ شركت حسابرسي بهمند سهامي‌خاص به سمت بازرس اصلي : اداره ثبت شركتها و مؤسسات غيرتجاري

تصميمات شركت همشهري سهامي‌خاص

موضوع ديگر در باره آگهي تصميمات شركت همشهري سهامي‌خاص ثبت‌شده ‌به شماره93606 و شماره34676/ت32 است .

به موجب صورتجلسه هيئت‌مديره مورخ 1/8/85 آقاي محسن چيني‌فروشان به نمايندگي سازمان پاركها و فضاي سبز تهران بسمت نايب رئيس هيئت‌مديره و آقاي محسن اسماعيلي به نمايندگي سازمان خدمات موتوري شهرداري تهران بسمت رئيس هيئت‌مديره و آقاي حسين انتظامي به نمايندگي سازمان بازيافت و تبديل مواد بسمت مديرعامل و آقايان امير خوراكيان به نمايندگي سازمان زيبا‌سازي و سيد عباس صالح‌شريعتي به نمايندگي سازمان ميادين و ميوه و تره‌بار و فراورده‌هاي كشاورزي بسمت اعضاء هيئت‌مديره تعيين گرديدند.كليه اسناد و بروات و چكها و اوراق‌بهادار و تعهدآور شركت با امضاء مديرعامل و يكي از اعضاء هيئت‌مديره متفقا همراه با مهر شركت معتبر و مكاتبات شركت با امضاء مديرعامل منفردا همراه با مهر شركت معتبر است.

اداره ثبت شركتها و مؤسسات غيرتجاري ، پ764

۱۳۸۶ خرداد ۲, چهارشنبه

اجاره ساختمان بزرگ آگهي هاي همشهري به قيمت ماهانه 5 ميليون تومان

ظاهرا تخلف هاي آقاي انتظامي و شركا تمامي ندارد . يكي از تخلف هاي آقاي انتظامي كه اطلاعات آن توسط يكي از همكاران اسمي و خوش نام مان در همشهري فرستاده شده است به نحوه اجاره يكي از ساختمان هاي همشهري بر مي گردد .آقاي انتظامي كه علاقه زيادي به فاميل ها و دوست هايش دارد و نمي خواهد آنها فقير بمانند ! يكي از ساختمان هاي همشهري را به قيمت عجيب و قريبي به يكي از دوستان گرامي خودشان سپرده است . اين ساختمان كه در خيابان مطهري تقاطع سهروردي قرار دارد و داراي هشت واحد بزرگ و مناسب براي كار است به ازاي ماهانه 5 ميليون تومان به آقاي ميرزايي واگذار شده است .
توجه مي كنيد يك ساختمان بزرگ و مجهز با هشت واحد بزرگ به مبلغ 5 ميليون تومان در ماه به جناب آقاي ميرزايي پيمان كار آگهي هاي همشهري واگذار شده است .آن هم در شرايطي كه قيمت ملك و اجاره آن در اين روزها سر به فلك مي كشد . خب به نظرتان اگر آقاي ميرزايي اين واحد ها را به قيمت روز اجاره بدهد چه سودي عايد شان مي شود ؟ آيا به نظرتان اسم اين كار آقاي انتظامي را چه مي شود گذاشت ؟ سردار طلايي كه يك زمان فرمانده پليس تهران بوده و بايد با دزدي مقابله مي كرده الان كه عضو شوراي شهر است چه وظيفه اي دارد ؟ از قاليباف كه قطع اميد بايد كرد .
لطفا در اين باره خودتان تحقيق كنيد تا ببينيد آقاي انتظامي در همشهري چه كار مي كند .

۱۳۸۶ اردیبهشت ۳۰, یکشنبه

درآمد 29 ميليون توماني حسين انتظامي از نيازمندي هاي همشهري تنها در يك روز

سال گذشته حسين انتظامي طي قراردادي با پيام همشهري مقد مات دستيابي به پولي رويايي را فراهم مي كند . آقاي انتظامي در قراردادي با پيام همشهري هر كادر نيازمندي هاي همشهري را معادل پنج هزار و پانصد تومان قيمت گذاري مي كند . يعني براي بر باكس بايد 5500 تومان توسط مشتريان پرداخت شود. تا اينجا مشكلي نيست . ولي موضوع مهم اين است كه بلافاصله پس از اين قرارداد هزينه آگهي هاي پيام همشهري 6500 تومان محاسبه شده است . يعني اين وسط براي هر باكس 1000 تومان به جيب آقايان مومن ، متعهد و انقلابي مي رود .حالا حساب كنيد كه اين رقم در روز چقدر مي شود؟

شنبه 29 ارديبهشت تعداد صفحات نيازمندي هاي همشهري 168 صفحه بود . تعداد كادرهاي افقي نيازمندي هاي همشهري در يك صفحه 8 و تعداد كادرهاي عمودي 22 كادر است . حالا اگر اين دو را در هم ضرب كنيم به رقم 176000 تومان براي يك صفحه مي رسيم .حالا اين عدد را در تعداد صفحات ضرب كنيد .

آقايان براي هر روز از نيازمندي هاي همشهري حدود 28567000تومان مي برند. به نظر شما درآمد خوبي است 28 ميليون و 850 هزار تومان در روز؟ چطوره ؟
البته اين به جز پولي است كه بر اساس قرارداد 5500 توماني براي هر كادر نصيب آقايان مي شود .به جز سند سازي هاي فراواني كه جناب زارع زاده مدير محترم پيام همشهري انجام مي دهد .
حالا به اين رقم پولي كه اين عزيز زحمت كش و مدير لايق ( حسين انتظامي ) از سازمان آگهي هاي همشهري مي برد را اضافه كنيد .قبلا براي تان حساب كرده بوديم .20 ميليارد تومان در سال در آمد آقايان انتظامي و شركا از سازمان آگهي ها بود .
يادتان كه نرفته است .آگهي ها به يكي از فاميل هاي عزيز براي مدت 4 سال واگذار شده است . فاميل عزيز هم قراره سالي 10 ميليارد تومان به حساب همشهري واگذار كند . اما همشهري هر روز 150000 تومان از آگهي ها دارد .اضافه آن مي شود 20 ميليارد تومان ناقابل در سال . به مطالب قبلي همين وبلاگ مراجعه كنيد .مي بينيد
يك سوال مهم اين كه چرا خانم ها و آقايان در شهرداري و شوراي شهر به حساب حسين انتظامي رسيدگي نمي كنند؟ در حالي كه ظاهرا همه اين بزرگواران در جريان همه اين مسائل هستند. چرا ؟ آيا آقاي انتظامي خيلي خيلي قدرت دارد؟حامي او كيست ؟

۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۵, سه‌شنبه

سلام دوستان همكار

همه روزه اطلاعات مختلفي به شما ارايه ميشود و همچنين آدرس سازمانها و افراد مهمي كه به نحوي با اين قضايا ارتباط دارند ، بنابر اين اميدواريم كه از آن به نحو احسن استفاده كنيد. در اينجا سعي شده تا حد ممكن آدرسهاي مورد نياز شما را اعلام كنيم با اين اميد كه فراموش نكنيد و به آدرسهاي مورد اشاره رفته و شكايات خود را اعلام نماييد.

آدرس و پست الكترونيكي

تلفن

نام مركز

http://greenebtekar.persianblog.com

خانم دكتر ابتكار

info@dadsetani.ir

دادستاني كل كشور

http://www.dadsetani.ir/newver/form_gozaresh.asp

دادستاني كل كشور - اعلام گزارش و جرم

http://www.dadsetani.ir/newver/form_molagat.asp

دادستاني كل كشور - درخواست ملاقات با دادستان

info@dadgostary-tehran.ir

دادگستری استان تهران

http://www.leader.ir/langs/FA/index.php?p=sendletter

دفتر مقام معظم رهبري

http://www.dmk.ir/reportgovermant.aspx

88889944

دفتر نظارت مردمي دیوان محاسبات کشور

info@drnajafi.ir

http://drnajafi.ir

دكتر نجفي

http://www.president.ir/fa/president/email/index.htm

رياست جمهوري

136@gio.ir

info@gio.ir

81351

136

سازمان بازرسي كل كشور

http://www.gio.ir/?view=12&nu=11#

بازرسي‌كل‌كشور- فساد اداري بخش شكايات و اعلامات

Siteadmin@imo.org.ir

سازمان رسيدگي به عملكرد شهرداريهاي وزارت كشور

info@irisn.com

66401012

شوراي نگهبان

alirezadabir@yahoo.com

عليرض دبير

moshaver129@yahoo.Com

4-88812270

قوه قضائيه جهت مشاوره

http://majlis.ir/mhtml/contact.html

مجلس

info@maslahat.ir

مجمع تشخيص مصلت نظام

edelaviz@yahoo.com

http://hadisaei.persianblog.com/

هادي ساعي

admin@justice.ir

roshan@justice.ir

وزارت دادگستري

كارمندي كه به داد مدير رسيد

عاقبت برخي چيزها روشن شد .قبلا تكذيب بود ولي اين بار خودشان فاش كردند. حسن نمكدوست با انتشاربولتن همشهري همكاران به خبر واگذاري سهام به دوستان داش حسين صحه گذاشت .
به نوشته حسن نمكدوست دربولتن همشهري ، 20 درصد سهام چاپخانه همشهري به كاركنان واگذار مي شود ، البته 10 درصد از سهام هم به انتظامي ، مقدسي ، دانش ، عسگري در شركت توسعه رسانه همشهري رسيد ، هم چنين 5 درصد از سهام بخش خصوصي به جزايري دبير كل همشهري تمام محلات تهران مي رسد.
عجبا ؛ هنوز هم مي گوييد اين حرف ها دروغه ، دروغ كه شاخ و دم ند اره !
راستي آقاي نمك دوست اگر سهم ما 20 درصد است سهم شما از اين ماجرا چقدر است؟يا انتظامي ، عسگري و مقدسي و شكرخواه و واعظي چقدر سهم مي برند؟

۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۰, پنجشنبه

به داد كاركنان توزيع همشهري برسيد

وقتي بخش توزيع همشهري در يك اقدام ناگهاني به دوستان و نزديكان حسين انتظامي واگذار شد هيچ يك از كاركنان قديمي و با سابقه توزيع فكر نمي كردند تنها پس از چند ماه از اين واگذاري ، آينده شغلي شان به خطر بيفتد و مزاياي آنها هيچ انگاشته شود. موضوعي كه سر انجام تحصن آنها را در پي داشت و باعث شد يكشنبه 9 ارديبهشت محل كارشان را ترك كنند و در ساختمان مركزي همشهري متحصن شوند. اعتراض كاركنان توزيع همشهري پس از آن روي داد كه همكاران توزيع تلاش كردند دغدغه هاي خود را با جزايري در ميان بگذارند و از طريق او مشكلات خود و نگراني هايي كه پس از 9 تا 12 سال كار در همشهري براي اولين بار بروز پيدا كرده بود را حل كنند.اين تلاش با در بسته اتاق آقاي رييس مواجه شد .بنا بر اين چاره كار را در حضور در ساختمان مركزي همشهري ديدند.

9 ارديبهشت آقايان آرش رامين ، سعيد ابراهيمي ، مسعود عباس نژاد ، طاووسي ، موسوي ،داورزني ، شريف نائيني كه همگي رسمي و با سابقه هسنتد همراه با تعدادي از اعضاي قراردادي كشاورز ، ژاله جو ، بهرامي و ... در همشهري حاضر شدند و اعتراض خودشان را با مديران اداري در ميان گذاشتند.درنهايت نيز قول هايي به آنها داده شد و سكه ربع بهار كه به مناسبت ميلاد حضرت رسول اكرم (ص) به كاركنان همشهري به جز توزيع و برخي ديگر از همكاراي داده شده بود با دريافت كردند؟

داستان توزيع داستان جالبي است . بخش توزيع با قراداري بيش از 250 ميليون تومان درماه به جزايري ، عسگري ، دانش واگذار شده است. ساختمان و نيروهاي كار و تجهيزات متعلق به همشهري است و اين عزيزان ! مي توانند پول قراداد را آخر ماه به يكي از زخم هاي زندگي شان بزنند و البته آقاي انتظامي را فراموش نكنند. جنس قرارداد به گونه اي است كه در پايان ماه در بدبينانه ترين حالت 120 ميليون تومان سود در پي دارد .

با اين حال آقايان اقتصادي فكر مي كنند و براي كاركنان توزيع كه هر كدام شان مي توانند بهتر از اعضاي جديد هيات مديره توزيع ، بخش توزيع را اداره كنند هيچ گونه مزايايي در نظر نگرفته اند. مزايايي چون پرداخت هايي كه در ايام تولد كاركنان ، اعياد و مناسبت ها از قديم الايام به همه كاركنان رسمي و قراردادي تعلق مي گرفت را حذف كرده اند .در اعتراض همكاران توزيع هم براي رفع موقت اعتراض ها به رسمي ها سكه اي كه حق شان بود را دادند اما شفيعي ، بهرامي ، ژاله جو ، كشاورز و اسلامي كه سالها سابقه دارند و حق شان رسمي شدن است سكه نگرفتند.

اعضاي هيات مديره و در راس آنها جزايري به كاركنان رسمي و قراردادي گفته اند كه با همشهري تسويه كنيد تا با شما قرارداد ببنديم .در حالي كه معلوم نيست چه حقوقي براي آنها در نظر گرفته مي شود و آيا تضميني هست كه وقتي تسويه كردند با آنها قرارداد ببندند. آيا هيچ عقل سليمي زير بار اين انتظار آقاي انتظامي و جزايري مي رود؟

كاركنان توزيع پيش از اين فقط روزنامه همشهري را رتق و فتق مي كردند ولي حالا بايد به كار ساير روزنامه ها هم برسند.آن هم با پول كمتر و بدون مزايا و ساير تسهيلاتي كه سال ها از آن بهري مي بردند . آقايان پول با امكانات همشهري زير دندان شان مزه كرده و مي خواهند با پول و امكانات و ساختمان همشهري يك كاسبي درست و حسابي با ساير روزنامه ها راه بيندازند. بدون اين كه به تلاش و سابقه كاركنان همشهري و تاثير آنها در پا گرفتن همشهري توجه داشته باشند.
شوراي شهر جديد اميدواريم پيگير اين بي قانوني ها باشيد.

اگر شورای شهر تهران به وظیفه اش عمل می کرد

به نظر شما همکاران توزیع،آگهي ها، كاركنان اداري و خبرنگاران اگر شوراي شهر تهران به وظايفشان در مقابل روزنامه همشهري عمل مي كردند چه اتفاقي مي افتاد؟ بي ترديد كميسيون فرهنگي - اجتماعي به جاي مديران سياسي ، مديران فرهنگي را به روزنامه همشهري معرفي مي كردند تا در زمينه انتصاب شيخ عطار عصبي، اما صادق ، چيني فروشان دوشغله، كم رو و انتظامي سه شغله و جاه طلب وهوادار قاليباف اين اتفاقات رخ نمي داد.. شيخ عطار ميد انست كه با گنده كردن عكس برخي از اعضاي شوراي دوم و مصاحبه با آنان در روزنامه همشهري مي تواند مدتي انها را بر سر كار بگذارد ولي نمي دانست كه اين روزهاي آفتابي بين شورا و همشهري دوامي نخواهد آورد ، اگر اعضاي شوراي دوم شهر تهران مي خواستند به وظيفه قانوني خود عمل كنند وظيفه ايكه خودشان در باره درآمدهاي همشهري و گردش مالي ۶۰۰ميلياردي آن در سال تحقيق كنند ونه توسط شركت خريداري شده بهمند تراز مالي بشنوند در آن صورت اين اتفاقات در همشهري روي نمي داد: دستگاه ميتسو بيشي غير استاندارد براي چاپخانه همشهري خريداري نمي شد تا بشر دانش مديرفني همشهري پورسانت خوبي بگيرد و يك ميليارد تومان كاغذ خريداري شده اين دستگاه در انبار چاپخانه نفله نمي شد ويا دستگاه چاپ زينگ در روزنامه همشهري با هزينه هاي معادل ۷۵۰ ميليوني الان در طبقه هم كف روزنامه همشهري خاك نمي خورد ، بايد ديد كه شركت آگفا چه پورسانت خوبيرا به دانش مديرفني همشهري داده است كه اين گونه پول مردم و كاركنان را نفله مي كنند. اگر شوراي دوم بر روزنامه همشهري نظارت مي كرد حتما مبلغ ۲۵۰ميليون تومان پول نفله شده همشهري از بابت ضمانت شركت كوير پنجم در زمان شيخ عطار به روزنامه همشهري برمي گشت . اگر بازهم نظارت شوراي دوم خوب بود اعوان وانصار شوراييان در روزنامه جاخوش نمي كردند ، ويا آقاي چمران وبيادي به خاطر عدم درج خبرحضور آنها در مراسم تشييع جنازه گل آقا، پاي آقاي شهردار را به همشهري نمي كشيدند. اگر آقاي چمران همان ابتدا به اعتراض يكي از شركت كنندگان در مزايده همشهري (آقاي ابوذر‌) گوش مي داد و مثل قضيه مديرروابط عمومي شهرداري مسئله را به صحن شوراي شهر مي كشاندند حالا نه اثري از انتظامي بود ونه مقدس و نه عسگري و...اگر همان روزهاي اول موضوع عدم برگزاري مزايده واگذاري سازمان اگهي هاي همشهري به گوش شوراي شهر مي رسيد حتما اين بازرسي ها نتيجه مي داد. همين الان نيز نامه نگاري بچه هاي توزيع و آگهي ها به خاطر جابه جايي از روزنامه همشهري به شركت هاي خصوصي خود شروع خوبي است كه توانسته شوراي سوم را هشيارتر كند . اگر آقاي خادم به جاي محافظه كاري و حمايت از همشهري شهردارش از كاركنان روزنامه همشهري حمايت مي كرد مطمئن باشيد كه مدير همشهري متخلف او ، حسين انتظامي برسر كار نبود تا بتواند همكاران سابق جام جم اش را دوربرهمشهري جمع كند ، ببينيد وضعيت كاركنان ساده روزنامه همشهري به چه مرحله اي رسيده كه بچه هاي راننده همشهري را از كار بيكار مي كنند تابچه هاي راننده جام جم سر كار باشند ، بعداز اين هم نوبت بچه هاي فني روزنامه همشهري است ! اين بار ديگر دست روي دست گذاشتن كافي است ، مگر همين شوراي سوم را ما تهراني ها انتخاب نكرديم ، خوب وظيفه آنهاست كه به مشكلات ما كاركنان توزيع ، آگهي ، فني ، اداري ، مالي ، ويژه نامهمجلات ، انبار كاغذ و همشهري محلات توجه كنند ، اين بار خانم احمدي نماينده شوراي شهر قول دادند كه اگر مدارك محكمه پسندي به او و دوستانش ارايه شود موضوع را ازطريق بازرسي وزارت كشور و يا ساير سازمان هاي نظارتي دنبال كند ، بنابراين خواهش مي كنيم كه اسكن اسناد را به نشاني ايميل وبلاگ بفرستيد تا اگر حاميان شهردار تهران در باره تخلفات مديران همشهري كاري نمي كنند شايد بتوانيم از طريق نمايندگان منتقد در شورا ي سوم موضوع را دنبال كنيم . البته آقاي انتظامي هم بدجوري پكر است اين بار فكر نكنم پاراروي پابيندازد وبا كمك مقدس وبه ياري عسگري تخلفات خودشان را دنبال كنند، راستي ازضايعات كاغذهمشهري چه خبر؟ گويا يكي از دوستان عسگري موضوع را درانبار رتق وفتق ميكند ، حرام خوري خوشمزه اس... به چه حقي عسگري بچه هاي رسمي و قراردادي همشهري را اخراج مي كند ودوستان بازنشسته خود و فاميل هاي خودش را در همشهري سر كار مي گمارد ... اخيرا هم خواهر زادهاش به خاطر توپو تشر خواهرش به همراه رسول پور ومصري به سركار برگشتند ، مسخره نيست كه بچه هاي باسابقه اخراج شوند اما خواهرزاده ها بمانند ، مثل خواهر زاده اقبالي در انفورماتيك ويا برادرزاده اسكند ر به همراه پدرش در فني استانها و ...عزيزان شوراي شهر تهران اين بود نظارت شما برشركت هاي شهرداري ويا اين بود مصوبه شما در عدم استفاده از بازنشسته هاي دولتي و غير دولتي ...اخيرا يكي از بچه هاي اخراجي همشهري را در وضعيت نامناسبي در يكي از محلات تهران مشاهده كرده اند كه گدايي مي كرد ...واقعا غيرت وشرف ما كاركنان همشهري كجا رفته است كه جوانان تازه كار به همين راحتي جواني خود را در همشهري گذاشته وبه سادگي اخراج مي شوند ويا ايثارگران با سابقه ۸ الي ۹ ساله از همشهري اخراج مي شوند ...

فاجعه انساني در روزنامه همشهري

یکی از دوستان روزنامه همشهری مطلبی را برای ما فرستاده است که بدون هیچ تغییری روی وبلاگ قرار می دهیم .از ذکر نام این دوست عزیز خودداری می کنیم تا مشکلی برای ایشان پیش نیاید. همان طور كه گفتيم همه دوستان مطالب شان را به آدرس ايميلي كه ذكر شده براي ما بفرستند .

فاجعه‌اي هماهنگ و برنامه‌ريزي شده از طرف بعضي از مديران به‌ظاهر خدوم و انقلابي در حال شكل‌گيري است، كه قصد آنان تخريب چهره نظام در بين مردم (بخصوص كارگران‌)، نارضايتي و سلب اطمينان از نظام و مسئولان كشور است.

اين اواخر در اخبار و گزارش‌ها، بسيار ديده و شنيده‌ايم كه عده‌اي با اخراج پرسنل و عدم‌تمديد قرارداد آنها و يا تنگ‌كردن عرصه موجبات نارضايتي مردم را فراهم كرده و مي‌كنند. در بين اين مديران مي‌توان به مديريت جديد روزنامه همشهري در دوره آقاي قاليباف اشاره كرد.

همان طور كه مي‌دانيد روزنامه همشهري اولين و پر‌خواننده‌ترين روزنامه رنگي و الگوي تمامي روزنامه‌ها در كشور است.
مدير جديد روزنامه و يا بهتر بگويم هم ‌شهري و گماشته آقاي قاليباف با كمك همفكرانش از جمله آقاي رضا مقدسي و... با طراحي زيركانه اقدام به داير كردن شركت‌هاي خصوصي و عقد قراردادهاي صوري و سپردن آنها به دست دوستان، آشنايان و اقوام خود، تحت لواي: همشهري ورزشي، همشهري جوان، همشهري محله، خردنامه، همشهري ماه، همشهري خانواده، كتاب همشهري و سپردن بخش آگهي‌هاي روزنامه با قيمتي كمتر از درآمد واقعي اين بخش آن‌هم با نرخ تعرفه سال گذشته خود مهر تاييدي است بر صداقت اين گفتار.

ايشان با گماردن مشاوراني در حد يك گردان، با دستمزدهاي بالا، كار خود را در اين روزنامه شروع كرد!!! و با راهنمايي‌هاي اين مشاوران، بدون پرداخت هزينه غذا، غذاي پرسنل را قطع و سرويس‌هاي اياب و ذهاب آنان را جمع‌ كرد تا از هزينه‌ها كاسته شود ولي بعد از مدتي مشاهده شد كه با صرف هزينه‌هاي كلان اقدام به نصب سيستم تلفني شنود در تمامي اتاق‌ها و نيز تعويض ميزها و كامپيوترها و هزينه‌تراشي‌هايي از اين نوع كرده است. اين در حالي است كه حقوق پرسنل اين روزنامه به مراتب كمتر از روزنامه‌ها و ادارات و سازمان‌هاي ديگر مي‌باشد.

از آنجايي كه از نظر تيم جديد آقاي قاليباف اين روزنامه، سكوي پرتاب آقايان محمد عطريانفر (رييس سابق شوراي شهر)، مرتضي حاجي (وزير تعاون و آموزش و پرورش)، احمدي‌نژاد (رييس‌جمهور) بوده است و عامل و باعث آن را پرسنل روزنامه مي‌دانند تصميم به تخريب اين روزنامه مردمي گرفته‌اند و با تخريب قسمت‌هاي مختلف آن و جابه‌جايي گسترده پرسنل قديمي به هر قيمت و تحت هر شرايط، حتي با تنگ كردن عرصه، آنها را مجبور به استعفا و يا اخراج كرده و حتي با حذف و ادغام بعضي از سرويس‌هاي تحريريه و بخش‌ها و واحدهاي كتابخانه، آرشيو و فني، طبق رسوم غلط گذشته همشهريان تازه‌كار و بي‌تجربه خود را جايگزين آنها كرده و مي‌خواهند از پرسنل قديمي انتقام گرفته و جاده را براي خود و همفكران‌شان براي انتخابات رياست‌جمهوري آينده هموار كنند.

اين آقايان گمان برده‌اند كه خط‌مشي روزنامه را پرسنل آن تعيين مي‌كرده‌اند در صورتي كه هميشه روزنامه‌ها مانند همين دوره ايشان، با هدايت سردبير اداره مي‌شده و سياست تحريري روزنامه هيچ ارتباطي به پرسنل قديمي و يا جديد آن ندارد و شايد دليل اين همه تغييرات و تهديدات مي‌تواند فاميل‌سالاري و يا هم‌شهري‌سالاري آقايان باشد، پس واي به روزي كه كرسي رياست‌جمهوري در دست اين كوتوله‌ها بيفتد.

آقاي حسين انتظامي در زمان تصدي روزنامه جام‌جم مبلغ هنگفتي را جهت پشتيباني مالي آقاي قاليباف براي انتخابات رياست‌جمهوري به تاراج برد كه تأثيرات آن هنوز هم گريبان اين روزنامه را رها نكرده است. با شكست قاليباف در انتخابات رياست‌جمهوري و انتخاب او به‌عنوان شهردار تهران، اينبار آقاي انتظامي جهت تاراج اموال روزنامه همشهري به سمت مديريت اين روزنامه برگزيده شد تا با مديران و پيمانكاران ديگر در قسمت‌هاي مختلف شهرداري بتوانند به‌اصطلاح سكوي پرتاب به سمت رياست‌جمهوري آقاي قاليباف را فراهم كنند.

اين در حالي است كه آقاي خسرو دانشجو در سخنان خود در شوراي سوم شهر تهران، تأكيد كرده، «شهرداري نبايد به‌عنوان يك جايگاه و پلكان ترقي سياسي مورد سوءاستفاده قرار گيرد» كه متأسفانه در حال حاضر شاهد آن هستيم.

همچنين آقاي انتظامي به‌دليل اينكه خود مي‌داند ديگر در همشهري جايي ندارد و احتمال دارد در آينده‌اي نزديك اين منبع درآمد را از دست بدهد با برهم زدن نظم اين روزنامه قصد دارد زمين سوخته‌اي براي مديرعامل بعدي برجا بگذارد.

اميد است شوراي شهر جديد پس از تكيه زدن بر كرسي اين شورا، هر چه سريعتر نسبت به تحقيق و تفحص در رابطه با عملكرد آقاي انتظامي درباره روزنامه همشهري اقدام شايسته را مبذول دارد.

آقاي انتظامي آيا ارزش دارد چند صد خانواده را قرباني مطامع جناحي خود كنيد و آيا تا به حال به همسر و فرزندانتان گفته‌ايد كه چگونه امرارمعاش مي‌كنيد؟

انتظامي كه شيخ عطار داشت

عليرضا شيخ عطارزماني كه مديرهمشهري شد از آنچنان قدرتي برخوردار بود كه مي توانست همه كادر تحريري همشهري را تغيير دهد.از حمايت لازم هم براي اين كار برخوردار بود . ولي اين مدير با تجربه و سرد و گرم چشيده اين كار را نكرد و با حضور دائمي و مستمر خودش در همشهري با مديران مياني و بدنه تحريريه ارتباط برقرار كرد و به اين نتيجه رسيد كه مي تواند به نيروهاي همشهري كار كند و از توان آنها براي بهبود وضعيت همشهري استفاده كند.اين كار را كرد و توانست در زما ن مديريت خودش تيراژ همشهري را افزايش دهد و ثبا ت روزنامه را حفظ كند.در دوران شيخ عطار نيروهاي همشهري اعم از اداري و تحريري با تنش هايي مواجه شدند كه به خاطر تند خويي و مزاج عصبي شيخ عطار بود . ولي رفتار تند او را مي توان از سادگي و بي پيرايه بودن او تعبير كرد.اين نظر شخصي نگارنده است. شيخ اگر از عصبيت هاي خودش كم مي كرد ميشد تحملش كرد .ولي شيوه بسياري از بچه هاي همشهري دوري از شيخ و دم پر او نرفتن بود.

او هر چه بود و هر قوت و ضعفي كه داشت نيروهاي همشهري را كه هم كدام شان حداقل 14 سال تجربه داشتند حفظ كرد و با وجود تنش هايي كه بعضا به خاطر از كوره در رفتن هاي او به وجود مي آمد با همشهري و كاركنان آن كار كرد. كاركنان تحريريه را اخراج نكرد . در اتاقش هميشه به روي كاركنان همشهري بازبود، لشكر دوستان و فاميل هايش را روانه همشهري نكرد ، هزينه هاي بي دليل روي دست همشهري نگذاشت ، كاركنان توزيع و انبار و چاپخانه را در به در نكرد ، سازمان آگهي ها را مفت و مجاني به دوستانش واگذار نكرد ، براي بخش پول ساز ليتوگرافي خواب آشفته نديد و كاركنان آن را مجبور به بازخريد شدن نكرد ، پاي انواع و اقسام آقازاده ها و خانم زاده هاي جورواجور را به همشهري باز نكرد تا آنها هم ديگراني را بياورند ، باعث افت وحشتناك كيفيت همشهري نشد ؛ گرافيك زيباي همشهري را يك شبه نابود نكرد ، ويژه نامه هاي همشهري را به نشرياتي بي خاصيت تبديل نكرد ، دستور اخراج نيروهاي توانمند و با سابقه آگهي ها را صادر نكرد ، انواع و اقسام مديران بازنشسته و از كار افتاده (بيش از 30 مدير) را به كادر مديريتي همشهري اضافه نكرد ، توزيع همشهري را با قيمت هاي عجيب و غريب به دوستانش واگذار نكرد ، كتابخانه قديمي و غني همشهري را به انبار كاغذ نفرستاد وكتاب هاي نفيس را گم و گور نكرد و مديران پر هزينه اي چون پروين ، توكلي ؛ گيويان ؛ شكرخواه ؛ عسگري ؛ مقدسي ، جمالي ؛ مهاجري ؛ و .... را به همشهري تحميل نكرد. راستي آقاي انتظامي چطوري توانست اين همه كار همشهري سوز و كارهايي كه سرمايه هاي همشهري را بر باد داده است انجام بدهد .

پرواز روح دربند همشهری

توسط محمد آقازاده

روح در بند "همشهري" يكبار ديگر از اتوبان افريقا به پرواز در آمده است تا بنا به گفته ماركس هر آنچه سفت و استوار است دود كند و به هوا بفرستد.اخراجي هاي اين روزنامه باحربه وبلاگ نويسي هاله تقدس دروغيني كه در گرداگرد نام مقدس حرفه اي بودن مي چرخيد واز حرفه اي بودن تنها پول را بر مصطبه مي نشاند و با روابط پدر سالارانه وضع موجود را به زيان وضع مطلوب حفظ مي كرد زدود. اگربورژوازي هاله تقدس راازهمه مشاغل از جمله پزشكان، وكلا، شاعران و مردان اهل علم پالود امروزنزد ما در عرصه مناسبات كج و معوجي كه بجاي آزاد كردن نيروي توليد بي عملي و دلالي را بسط مي دهد و پاداش اين بي عملي را به فوريت دريافت مي مي كند ،خود را باسقط اخلاقي روبرو مي بيند كه خود سالها در رحمش بارور كرده بود ودر فربهگي اش مي كوشيد.جوانمردي و حرمت پيش كسوتي جلوي همه ما نقش بر آب مي شود و همه ما از آن زيان مي بينيم .چون اگر امروز جوان هستيم فردا پير خواهيم شد.اما پدر سالاري اگر چه سفره پدر را رنگين نر مي كند ولي لقمه ناني بدست فرزند مي دهد تا از گرسنگي نميرد تا پدر بودن تداوم يابد ولي پدران همان لقمه نان هم از فرزندان دريغ مي كنند و حداقل ديگران را به حداكثر خود مي افزايند.در اين فضاي دوزخ زده ديگر سخن گفتن ازاخلاق و جانب كسي را داشتن كه خود را منزه مي داند غير ممكن مي شود. واژه تعديل شومترين واژه اي است كه در سالهاي اخير در مناسبات اداري چون شبحي مرگ را جايگزين زندگي مي كند.اخراج اولين كاري است كه مديران در آن خبره مي شوند تا جا را براي سپاه ذخيره بيكاران كه از خود هستند فراهم شود.همشهري در همان آغاز تولدش از روزنامه هاي كشور ساختار شكني كرد.كوچك را بجاي بزرگ نشاند،رنگين بودن را بجاي سياه و سفيد و تنوع در مطالب را بجاي عادت شده ها و يكنواختي ها.صاحب اين قلم در آغاز اين روزنامه روزي يك گزارش بدست چاپ سپرد.از خراسان تا كرج و تعداد زيادي يادداشتهاي سينمايي و... اما از همان آغاز كار توطئه حذف شكل گرفت و بدون هيچ اعتراضي خيابان افريقا را ترك كرد.حتي براي تسويه حساب مراجعه نكرد.اين روزنامه بتدريج روح محافظه كاري را در خود پروريد و اگر جسارت و خلاقيتي را به تماشا گذاشت در حاشيه روزنامه نه در خود آن شكل گرفت و همانجا هم پايان يافت.اين روزنامه عادت مالوفي را دنبال كرد.خوانندگان اين عادت را پذيرفته بوند.روزنامه اي آرام ولي پر خواننده.اما وقتي عادت شكني شد.صفحات تغيير كردند.اما صفحات بجاي زيباتر شدن زشت تر و سطح كيفي كار سقوطي آزاد را به تما شا گذاشت . حرفه هاي مطبوعات ما همچون مفيستوفلس در فاوست فرياد بر مي آورند كه من آن روحم كه همه چيز را نفي مي كنم.حرفه اي ها همه گذشته را نفي كردند. زمينه حذف بسياري را فراهم كردند ولي در همان ويراني ماند ند و نتوانستند در زمين سوخته و تراژيك رشد و توسعه اي را بشارت بدهند كه بورژواي در پس هر ويراني وعده اش را مي دهد.در جامعه ما بر خلاف انتظارها مديران خصوصي سازي را شتاب مي دهند تا هرجا رونقي است بي رونق كنند. هر جا شغلي است بيكاري را رواج دهند.اگر خصوصي سازي جاده اي است كه نشانه كارآمدي را در جيب دارد . در اين زمان توزيع ثروت را براي نور چشمي ها به ارمغان مي آورد.همشهري اولين جرقه مقاومت را در برابر اخراج و خصوصي سازي در وبلاگ ها به تماشا گذاشت . همه جا اخراج و كشتن روح خلاقيت حرف اول و آخر را مي زند.در ميدان نبردي كه بين بازندگان و برندگان در جريان است اخلاق قرباني مي شود . ولي اين قتل عام اخلاق بدست آنهايي انجام مي شودكه حكم اخراج را صادر مي كنند و بر سپاه ذخيره گرسنگان مي افزايند . در اين ميان نظامي كه اين حوادث زير نگاه او انجام مي شود اولين قرباني ستييزي است كه يك طرف بازي را به همه چيز مي رساند وهستي اجتماعي طرف ديگر را از او مي گيرد.چرا كه در محاصره رسانه هاي برون مرزي كه هر روز هستي او را نشانه مي روند رسانه هاي درون مرزي هر روز بي خون تر و ضعيف تر مي شوند و بجاي تاثير گذار بازي بي فرجام تعديل و اخراج را پيش مي برند.تنها در كشور ماست كه منافع ملي به راحتي قرباني منفعت فردي مي شود آنهم بدست كساني كه بايد ضامن اين منافع باشند.در اين بازي كه اخلاق را سقط مي كند و جوانان كه خود را در جهان بي مفر مي يابند دست به دفاع طبيعي از خود مي زنند و در اين راه ديگر فرصت جدا كردن و گوش سپردن به نصايحي را ندارند كه خواهان عدالتند، چون وقتي عدالت در باره آنها خاموش مي مانند مي تواند و بايد در باره ديگران هم خاموشي پيش بگيرد. در اين ميان بايد از رضا ولي زاده ياد كنم كه در جهان بي آرمان از آرمانهايش دفاع مي كند و در صحنه اي كه جوانمردي و مردانگي دفن شده است اوهمچنان پرچم اين مردگان را بالاي دست مي برد و بعنوان يك اخراجي بجاي دفاع از خود از دوستي دفاع مي كند كه باور دارد سهمي در اين ستيز و پاداش هايش ندارد. مي ماند گفتن اين حرف كه صاحب اين قلم خود و نسلش را مقصر رواج اخراجي هاي مي داند كه امروز به سادگي انجام مي شود.اگر ما در برابر اخراج خود و ديگران سكوت نمي كرديم.اگر از همان آغاز بجاي خاموشي همراهانه جلوي اين موج مي ايستيم و با معصوميت ابلهانه خود را تسكين نمي داديم كه ما در تصميم گيريها سهمي نداريم زخمهاي آنروز به تراژدي امروزنمي رسيد . همان روز كه در يك شب بخاطر ستمي كه بر من رفت به سادگي همشهري را واگذاشتم و همچنان شبح تنها خود خوري كردم مقدمه اخراج جواناني فراهم شد كه امروز نمي خواهند صليب تلخ سر نوشت تان رابه سادگي ما به قتل گاه ببرند

با 80 میلیارد تومان چه کارهایی می شود کرد؟

وقتی حسین انتظامی از روزنامه جام جم آمد یکی از دوستان در باره شنیده هایی گفت که خبر از لفت و لیسی ۶ میلیارد تومانی در جام جم حکایت داشت.این مسئله را جدی نگرفتیم تا نشانه های این موضوع در همشهری هم نمودار شد.با این تفاوت که این بار بحث سر رقمی بالاتر از ۸۰ میلیارد تومان است.برای تان قابل هضم است. برنامه ریزی برای بیش از ۸۰ میلیارد تومان در همشهری.

آقای انتظامی سازمان آگهی ها را در قراردادی به دوست شفیق خودش دکتر غلامحسین معتمدی (شرکت جهان رسانه )سپرده است مدت قرارداد ۴ ساله است و به ازای آن دوست حسین انتظامی می بایست ۴۰ میلیارد تومان به حساب همشهری واگذار کند. در حالی که قرارداد یک ماه قبل از افزایش تعرفه های این روزنامه منعقد شده است .

می دانید که همشهری در بدترین شرایط روزانه ۱۵۰ میلیون تومان از راه سازمان آگهی ها پول در می اورد؟خب به این سوال یک نفر جواب بده که چه لزومی داشت که آگهی های همشهری با این درآمد بالا به بخش خصوصی واگذار بشود؟آن هم بخش خصوصی که بدون هیچ مناقصه ای و در سکوت کامل و پشت درهای بسته منبع پول همشهری را تصاحب کرد.

و این سوال که چرا نیروهای آگهی ها که با تجربه بودند و سرشان به حسابُ یک باره کنار گذاشته شدند؟
شما بودید مشکوک نمی شدید.راستی یک سوال دیگر ُ شما اگر ۸۰ میلیارد تومان پول باد آورده نصیب تان بشود چیکار می کنید؟میشه یک نفر به این سوال جواب بده.
شما چطور آقای انتظامی؟

۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۹, چهارشنبه

آقازاده هادر روزنامه همشهري

سابق براين كمتر اتفاق مي افتاد كه در روزنامه همشهري آقازاده ها يا خانم زاده ها با استفاده از بند پ سركار باشند و اگر هم بود مثل بروبچه هاي دريايي و قديري در بخش هاي روزنامه ونه اداري فعاليت مي كردند ، اما با آمدن حسين انتظامي اين قاعده و قانون حسابي به هم ريخت ، البته اين قاعده فاميلي بيشتر در بخش هاي اداري و آگهي ها بيشتر ديده مي شد از جمله خانواده منصوري ، اقبالي و سكاكي و...چون بالاخره همين اسم هاي مشابه كار دست ادم ها مي داد ،ولي اين بار آقاي انتظامي با آوردن آقازاده هاي آن بالابالاها توانسته حاشيه امنيت خود را در شركت همشهري بالا ببرد تا بلكه در مواقع تغييرات مديريتي شهرداري دك كردن ها كمتر به سراغش بيايد ، حضور فريد حدادعادل در سمت سردبيري مجله جوان همشهري ،معزي در سمت سردبيري همشهري امارت ، مقدسي در سمت عضو هيات مديره و جانشين انتظامي ، خانم جمالي خانم زاده از اقوام انتظامي ، اسكندر از آشنايان مقدسي و انتظامي ، احمدي باجناق انتظامي و... تا مي توانيد به اين آقازاده و خانم زاده هاي همشهري بچسبيد كه امنيت شغلي دارد ...راستي عكسي از ساخت وساز هاي ساختماني آقاي مديرعامل در يكي از نقاط شهر تهران فرستاده شده كه خواهيد ديد ...

خدابخير كند

سال سختی راپشت سر گذاشتیم، سالي كه دوستان قديمي يكي پس از ديگري از روزنامه همشهري پرواز مي كنند ، شايد از اين بابت كه مديران جديد حريص تر و پراشتها تر از هميشه هستند ، مديراني كه هريك از روزنامه ها و موسسات دولتي و غير دولتي با هدف نابودي روزنامه همشهري به اين روزنامه نقل مكان كرده اند و البته مديران پول دوستي كه در قامت هاي استاد دانشگاه و استاد اخلاق(استاد شكرخواه ، نمك دوست ، گيويان ، واعظي و ..)سالها در اين ميهن قامت راست كرده اندو در پشت حسين انتظامي پنهان شده اند ، اما هم اينك كه به بيت المال رسيده اند در بيت الحال ژاپن ، لندن ، كره و..تمامي آموزه هاي ديني و اخلاقي را زير پاگذارده اند ، روزنامه همشهري را مي توان تجسم رمان " مزرعه حيوانات" دانست . سازمان آگهي ها به يمن بندو بست هاي آقاي حسين انتظامي و مهدي احمدي دست پرورده وي در روزنامه جام جم، بالاخره به تاراج رفت، آن هم به قيمت درآمد روزانه ۱۰۰ ميليون تومان ، به فرض اگر روزنامه در طول ۳۰۰ روز چاپ شود مبلغ كلاني خواهد شد ،مبلغي كه مي تواند رنج ديدگان سال هاي بي حساب و كتاب همشهري را پروارتر كند . حال فرض كنيد كه روزانه اين درآمد به جاي ۱۰۰ميليون تومان ، ۱۵۰ ميليون تومان شود آن وقت چه اتفاقي خواهد افتاد؟نيازي به چرتكه نيست ، ۵۰ ميليون تومان را به ۳۰۰روز ضرب كنيد و حالا آن را بر درآمدهاي آقاي معتمدي، شركت جهان رسانه، تقسيم كنيد ، مبلغ زيادي است نه؟!حالا اگر در اين ميان مبلغي خرده ريز بالاو پايين شود ديگر آن بدهي هاي دوره آقاي انتظامي و حكمت در روزنامه جام جم نخواهد شد. همان عطشي كه بعدها آقاي حكمت، مدير آگهي هاي آقاي انتظامي به خاطر آن از روابط عمومي شهرداري تهران و هيات مديره روزنامه همشهري استعفا دادو رفت . راستي از آن تيم چه كساني در روزنامه همشهري باقي ماندند ، احمدي ، انتظامي ورضا مقدسي چهره امنيتي ! انشااله خدابخير كند اين سالهاي تاراج را

سخن اول

این وبلاگ از آنجا که توسط کارکنان و خبرنگاران همشهری مدیریت می شود در صدد است اخبار و گزارشهای مربوط به روزنامه را در اختیار مخاطبان قرار دهد. در چند سال گذشته روزنامه همشهری دچار چنان تغییرات شدیدی شده است که نه تنها کارکنان آن بلکه روزنامه تاثیرگذار و پر شمارگان همشهری نیز صدمه دیده است . ما بر این اعتقاد هستیم که همشهری و کارکنان و مدیران و خبرنگاران همشهری در دوره های مختلف دچار مشکلاتی بوده و هستند که جا دارد اخبار آن به اطلاع همگان برسد. شما دوستان هم اگر اخباری در این زمینه دارید حتما در اختیار این وبلا گ قرار دهید. بی تردید روش مدیران همشهری در اداره این روزنامه به گونه ای است که جا دارد به آنها پرداخته شود تا از این طریق تبعیض ها و برنامه های نادرست انها که قبل از همه پر تیراژ ترین روزنامه کشور را تضعیف کرده و به انگیزه خبرنگاران آن برای ادامه کار صدمه می رساند برای افکار عمومی آشکار شود . دوستان و همکاران عزیز در همشهری می توانند اخبار و اطلاعات خود در باره همشهری از طریق آدرس roznameh_hamshahri@yahoo.com , برای ما بفرستند.